تماشاچیش خیلی با شعوره
نمك داره ماشاالله شوره شوره
وگاهی مثل لات چاله میدون
طرف دار چماق و حرف زوره



یكی با مهربونی واسه داور
حواله می ده صد شیر سماور
یكی هم شعر های بند تنبون
واسه تیم حریفش داره از بر


یكی شون چون چمن می بینه با ناز
لگد میندازه و می خونه آواز
و چون جو گیر شد با نعره ای تند
میگیره از بغل دستی خود گاز



همه بازیكنان شیر نر هستن
ز برزیلی و آلمانی سر هستن
ولی هنگام (فول ) وكارت اخطار
به فكر مشت و مال داور هستن


یكی هد (hed) میزنه تو هند (hand) هافبك
یكی لگ ( leg) می زنه تو چونهء بك
یكی با مشت های مهربونش
به نرمی می كنه فوروارد را دك



سبد های پر از گل را رقیبا
كنن تقدیم تیم ملی ما
ولی بی معرفتها در جوابش
نمیدن شاخه ای گل دست آن ها


بنازم سر مربی های پر شور
كه هر روزی یكیشون میشه مامور
سر شب حكم ژنرال می شه امضاء
سحر جاشو میدن به امپراطور



شنیدم تازگی ها سرمربا
نوشته نامه ای خوش خط و زیبا
ادب می ریزه از هر سطر نامه ش
خجل فرموده گنده باقالی ها


می ترسم در چنین اوضاع و احوال
كه هركاری شده باری به هر حال
بشه � جاوید� روزی سر مربی
بخونه فاتحه بر هرچه فوتبال